درگفت وگو باشهريار اسلامي تبار، مدرس دانشگاه
پزشكي مدرن در دهه هاي اخير رنج ها و دردهاي انسان را كاهش داده و در موارد متعددي آن را به طور كامل مهار كرده است. اما همواره اين سؤال مطرح بوده كه بيمار صرفاً بايد پذيرنده درمان باشد يا اينكه خود مي تواند در درمان و پيشگيري از بيماري، ايفاگر نقش مهم باشد.
پاسخ به اين سؤال زماني ضرورت مي يابد كه به عوارض ناشي از انواع روشهاي درماني و دارويي مدرن و نيز گراني اين نوع خدمات توجه كنيم.
در چنين شرايطي است كه انرژي درماني به عنوان يك روش درماني ارزان، مؤثر و كم خطر مطرح مي شود اما پيرامون اين روش نيز سؤالاتي مهم وجود دارد كه دكتر شهريار اسلامي تبار، محقق و مدرس دانشگاه و نيز معاون دفتر حقوقي و امور مجلس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به آن پاسخ مي گويد. گفت وگو با او پيش روي شماست.
• علم با فرضيه هاي اثبات شده و روشهاي مستند سروكار دارد و در خارج از اين حوزه فقط «معجزه» را كه در انحصار پيامبران است به رسميت مي شناسد. به اين ترتيب هرگاه كسي بگويد از نيروي فوق العاده بهره مند است ممكن است متهم به خرافه گويي يا تردستي شود. ولي آيا واقعاً بايد وجود نيروهاي خارق العاده را نفي كرد؟
•• من اين سؤال را اينگونه پاسخ مي گويم كه به هرحال «نوع بشر امروزي» پس از آنكه سالها به خاطر دردهاي جسمي رنج كشيد، توانست به لطف هوش و ذكاوت خدادادي و با استفاده از طب رايج، روشهاي درماني و داروهايي ابداع كند تا امراض و دردهايش را تسكين ببخشد. با اين وصف برخي دردها و رنج ها هرگز به مدد استفاده از داروهاي شيميايي، جراحي و ساير روشهاي درماني امروزي تخفيف نيافت و اين گونه بود كه برخي از دانشمندان با استفاده از متون كهن، بارديگر به نوعي از طب سنتي روي آوردند.
از اين طب به عنوان طب مكمل هم ياد مي شود و طبق تقسيم بندي سازمان بهداشت جهاني شامل دو گروه عمده است: ارتعاشي و غيرارتعاشي. ارتعاشي مانند طب سوزني، هميوپاتي، موسيقي درماني، نوردرماني، انرژي درماني و … غيرارتعاشي نيز مانند طب گياهي، طب تغذيه، انواع ماساژها، آب درماني و … تعدادي از رشته هاي زيرمجموعه طب مكمل مورد تأييد قرارگرفته وبقيه در مراجع قانوني تحت بررسي است. در حالت كلي كاركرد اين نوع طب، گسترده و شگفت انگيز بوده اما اين همه آن چيزي نيست كه در پيرامون طب اتفاق افتاده است.
• بفرماييد تاريخچه انرژي درماني چيست؟
•• انرژي درماني يا لمس درماني يا هيلينگ سابقه جالبي دارد. خداوند در وجود همه انسانها، انرژي را به وديعه گذاشته است و حتي حيوانات نيز از اين نعمت الهي بي بهره نيستند. به طوري كه وقتي يك حيوان متولد مي شود و چهار دست و پا روي زمين مي افتد به طوري كه قدرت بلندشدن ندارد، مادر آن حيوان، فرزند خود را «ليس» مي زند و با انتقال نوعي انرژي به او كمك مي كند تا برخيزد.
درواقع مي توان گفت شروع بيماري زماني است كه تعادل انرژي در يك نقطه بدن به هم مي خورد، انرژي درمانگر با انتقال انرژي به آن نقطه از بدن سبب بازگشت تعادل شده و در نتيجه به بهبودي كمك مي كند.
• يعني وجود انرژي در موجودات غريزي است و نياز به اكتساب آن نيست؟
•• ببينيد! انرژي اوليه در وجود همه موجودات به صورت ذاتي نهفته است. با اين تفاوت كه ميزان آن در برخي افراد زياد است و به دلايلي نيروي ذاتي بيدار شده يا نشده، و در عده اي ديگر اندك. اين انرژي را مي توان با شيوه هاي مختلف از جمله تمرين و ممارست بالا برد و يا آن را قابل به كارگيري كرد. اما اين كه انرژي از كجا آمده اين بحثي هست كه با توجه به يكي از احتمالات، انرژي منشأ كهكشاني و ماوراءالطبيعه مي تواند داشته باشد و موضوع مهمتر اينكه كساني مي توانند اين انرژي را در خود بالا ببرند كه بر خودشان مسلط باشند. تسلط داشتن برخود، مقدمه آن است كه بتوان انرژي را به ديگران انتقال داد و انرژي درون سلولي را متعادل ساخت همانطور كه حضرت علي (ع) مي فرمايد: «اي انسان فكر نكن تو جرم كوچكي هستي. بلكه دنياي بزرگتر از دنياي بيرون در درون تو نهفته است. دواي تو در توست، نمي بيني رستگاري در توست، نمي داني.»
حال، اين انرژي در مراتب بسيار بالاتر «معجزه» يا شفادادن بيماران نام دارد كه خداوند فقط به معدودي از بهترين انسانها يا همان پيامبران عطا كرده است.
يكي از معروفترين تئوريها و فرضيه ها اين است كه: «انرژي اساس زندگي را تشكيل مي دهد» و همه مخلوقات، چه جامدات و چه نباتات، هاله اي از انرژي را اطراف خود دارند كه با استفاده از دستگاههايي قابل ثبت مي باشد، بطوري كه در سال ۱۹۷۱ دانشمندي به نام «دنيس گابور» با ساختن اولين هالوگرام موفق به دريافت جايزه نوبل شد. حال به بحث اول برمي گرديم هر وقت تعادل انرژي از بين برود، بيماري ايجاد مي شود. يعني هر سلولي براي بقا رشد يا استقامت بافتي خود، نياز به انرژي دروني يا نيروي حيات بخش دارد. اما نكته اي را در اينجا مي خواهم بگويم. دانشمندي به نام «نيجل ريچموند» در سال ۱۹۳۵ در آزمايش بسيار ساده ولي در عين حال مهم، يك قطره از آب بركه اي حاوي مقداري پارامسي (موجودات تك سلولي) در ظرفي مشبك ريخت و زير ميكروسكوپ گذاشت. سپس به اين موجودات كه يكي از ريزترين جانداران روي زمين هستند انرژي داد با اين نيت كه به سمت چپ ، سپس راست و يا برعكس در ظرف مذكور بروند و اين اتفاق افتاد. اين يكي از آزمايشهاي اوليه مربوط به تأثير انرژي است و نشان داد كه مي توان روي يك موجود ديگر با استفاده از انرژي تأثير گذاشت. اين آزمايش افق هاي نويني در پيش روي پژوهشگران گذاشت.
• اما كساني كه نيرو درماني و انرژي درماني را مطرح مي كنند از نقش «باور» به كرات سخن مي گويند. يعني فرد انرژي گيرنده بايد به «باور» برسد تا انرژي در او اثر كند. حال اينكه اين آزمايش نشان مي دهد «پارامسي ها» بدون آنكه قدرت «باورپذيري» داشته باشند، انرژي گرفته اند!
•• «تلقين» در موضوع «انرژي» چندان تأثيري ندارد. براي روشن تر شدن بحث بايد بيماران را به سه دسته تقسيم كرد. نخست، بيماران روحي كه درصدي از آنها كساني هستند كه نزد هر پزشك يا شخص انرژي درمانگر يا هر شخصي كه به او اعتقاد دارند مراجعه و با او گفت وگو كنند، خوب مي شوند. اين بحث رواني قضيه است.
اما دسته اي از افراد بيمار روحي ـ جسمي هستند. مثل بچه اي كه از مادر دور است و مدام سرما مي خورد و وقتي نزد مادر مي رود، مشكلات او تا حد زيادي حل مي شود. يعني دوري از مادر سبب شده بود ايمني بدن كودك پايين بيايد و به كرات سرما بخورد. بسياري از انواع افسردگي ها، اضطراب ها، التهاب ها و زخم هاي معده و … از اين نوع هستند.
دسته سوم بيماران جسمي (سوماتيك) مانند بيماران ديابت، هپاتيت، ميگرن، آرتروز، ديسك كمر، سرطانها M.S و … هستند كه مشكل آنها بيشتر جسمي است. اين بيماران چه فرد درمانگر را «باور» كنند يا خير، فرقي ندارد و اين پزشك امروز است كه بايد مشكل او را به نوعي كنترل و مرتفع كند.
• آقاي دكتر ! شما گفتيد انرژي در نزد همه موجودات نهفته است و با ممارست مي توان آن را تقويت كرد و به ديگران انتقال داد. اتفاقاً برخي از كساني كه امروزه در ايران در اين وادي مشهور شده اند مي گويند آنچه ما انجام مي دهيم نيرو درماني است و نه انرژي درماني. درواقع مدعي اندكه نيرو درماني يك مرحله بالاتر از انرژي درماني است!
•• «ادعا» يك راه بدون بن بست است! آنچه در جهان امروز شاهد آنيم اين است كه انرژي درماني از چند دهه پيش آغاز شده و راه تعريف شده اي است و ما امروز اگر مي خواهيم در اين مسير گام برداريم، بايد به تجربه هاي پيشينيان توجه كنيم. انرژي يك علم است كه به روشهاي مختلف مي شود به دست آورد. همانطور كه رانندگي يا نقاشي يك علم است. هر چند استعداد ذاتي در كيفيت آن مؤثر است. بايد دانست انرژي درماني، مراتب و شاخه هاي بسيار مختلفي دارد و از «آرزو درماني» [همان كاري كه در مورد موجودات تك سلولي انجام شد] و «دعادرماني» شروع مي شود و به شيوه هاي مختلف امروزي تا سبك هاي طبقه بندي شده كه در دانشگاههاي معروف جهان تدريس مي شود، ادامه مي يابد.
مثلاً هم اكنون در دانشگاه U.C.L.A در آمريكا، انرژي درماني و كلاً طب مكمل در رشته هاي گوناگون و در مقاطع مختلف تحصيلي تدريس مي شود و براي مثال در برخي از سبك ها به فرد انرژي درمانگر ياد داده مي شود كه اگر كسي خون دماغ شد چگونه به سرعت و با انرژي، اورژانسي خون دماغ او را قطع كنند. يا حتي در مورد سردرد شديد هم همينطور است. اما اينها درمان نيست! و در رسته اولين كارهاي انرژي درماني است. انرژي درماني، سطوح مختلفي دارد و در ايران هم نسبت به استعدادشان افرادي هستند كه به صورت آكادميك و يا با تمرين و ممارست اين فن را آموخته اند.
آنچه مي خواهم بگويم اين است كه انرژي درماني يك بحث كاملاً علمي و تعريف شده است و مي توان با داشتن استعداد آن را نزد استادآموخت تا به بيراهه نرفت و از آنجا كه قدرتهاي تأثيرگذاري از ضعيف تا شديد نسبت به عاملان آن وجود دارد، لذا انرژي درمانگر توانمند صاحب انرژي جامعي است كه اصطلاح به كار رفته «نيرودرماني » را مي پوشاند.
• عالي ترين سطح انرژي درماني چيست و با استفاده از آن چه بيماريهايي را مي توان علاج كرد؟
•• بسياري از بيماريها را مي توان با انرژي درماني به همراه طب رايج امروزي درمان كرد. فرد انرژي درمان نسبت به استعداد درك و فراگيري مي تواند به قدرتهاي تأثيرگذاري متفاوتي برسد و حتي از انرژي مؤثر خود در جهت درمان، بازسازي و ترميم سلولهاي آسيب ديده استفاده كند و برخي از صاحب نظران اعتقاددارند با انرژي مي توان جراحي هاي بدون خونريزي انجام داد.
• انتقال انرژي و درمان با چه روشهايي مي تواند صورت بگيرد؟
•• روشها متفاوت است. انرژي با سرعت بالا همانند سرعت نور مي تواند حركت و از يك نقطه به نقطه ديگر منتقل شود. به طوري كه با دست، نگاه چهره به چهره، تمركز، فكر كردن و… انتقال مي يابد.
• يك انرژي درمانگر مي تواند «اسكن » كند و بيماري را تشخيص دهد!
•• بله، اين هم ممكن است ولي بحث خاص خود را دارد.
• پس آنچه كه الآن در ايران برخي در پيش گرفته اند، يك كار «ممكن» و به لحاظ علمي «درست » است؟
•• ببينيد! با شتر هم مي توان تا خارج از كشور رفت! اما با هواپيما سرعت اين سفر بسيار «كمتر » مي شود و ايمني آن هم بالا مي رود. لازم است كساني كه در ايران انرژي درماني مي كنند پس از آزمايشات تكنيكي و كسب مجوزهاي لازم اين كار را علمي و قانونمند كنند.
• ولي ما شاهد بوديم كه وزارت بهداشت نه تنها در اين مسير گام نگذاشته بلكه در سال گذشته عليه برخي انرژي درمانگرها كه شهرت ملي و جهاني يافته اند شكايت كرد و اتفاقاً دادگاه هم فرد «انرژي درمانگر » را تبرئه كرد. شما به عنوان يكي از مديران اين وزارتخانه فكر نمي كنيد اگر تعللي صورت گرفته متوجه مسؤولان است و نه «انرژي درمانگرها»؟
•• آن شكايت با توجه به ماده ۳ قانون سال۱۳۳۴ صورت گرفت كه به صراحت مي گويدتنها كساني مي توانند اقدام به درمان كنند كه پزشك باشند. اكنون هم شكايتهاي بسيار زيادي در خصوص اقدام افراد فاقد صلاحيت وجود دارد كه عوارض غيرقابل برگشت ايجاد كرده اند. بنابراين از آنجا كه موضوع انرژي درماني به طور قطع موردتأييد اين وزارتخانه نيست و آن را در دست بررسي دارد، وظيفه خود مي داند كه با افراد متخلف در اين زمينه برخورد كند.
• يعني انرژي درمانگر نمي تواند قدرت تشخيص داشته باشد؟
•• اما فقط بعضي از آنها قدرت تشخيص دارند. اما حرف من است كه گفتن حرفهاي عمومي نبايد با ارزش جلوه كند. بايد از اين افراد سؤال كرد تا به حال چند نفر و چه بيماريهايي را با اين روشها درمان كرده ايد و آيا مشكلات قبل از درمان وبعد از درمان ثبت شده يا خير؟
برگرفته از شماره ۲۵۲۲ روزنامه ايران -چهارشنبه ۲۵ تير ۱۳۸۲